گردشگرم



‏) بهار، م، 1386، از اسطوره تا تاریخ، تهران، نشر چشمه
‏2) قرشی، ا، 1380، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، تهران، انتشارات هرمس
‏3) رجبی، پ، 1380، هزاره های گمشده ( جلد اول )، تهران، نشر توس
‏4) هین، ج، 1383، شناخت اساطیر ایرانی، ()، تهران، نشر اساطیر
‏5) کام بخش فرد، س، 1380، آثار تاریخی ایران، تهران، موسسه انتشارات تعاون سازمان میراث ‏فرهنگی کشور
‏6)پیرنیا، ح، 1385، تاریخ ایران باستان ( جلد دوم )، تهران، موسسه انتشارات نگاه
‏7) بنونیسیت، ا، 1350، دین ایرانی ( بر پایه ی متن های کهن یونانی )، تبریز، کمیته استادان
‏8) آموزگار، ژ، 1380، تاریخ اساطیری ایران، تهران، نشر سمت
‏9) اسماعیل پور، ا، 1382، زیر آسمان نور: جستار های اسطوره پزوهی و ایران شناسی)، تهران ، ‏نشر افکار
‏10) ،،1385، جهان اسطوره ها، تهران، نشر مرکز
‏11) بهار، م، 1378، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، موسسه انتشارات آگاه
‏12) بریان، پ، 1381، امپراتوری هخامنشی، ناهید فروغان، تهران، نشر قطره
‏13) کریستینسون، آ، 1378، ایران در زمان ساسانیان، رشید باسمی، تهران، نشر صدای معاصر
‏14) سیبرت، ا، 1379، زن در شرق باستان، رقیه بهزادی، تهران، انتشارات پژوهنده


از ستاره آناهید در متون مکتوب ایرانی همراه با نامی دیگر موسوم به اردویسور یاد شده است و در ‏سراسر آبان یشت اوستا که در گرامی داشت و ستایش او سروده شده است از او با نام اردوسیو آناهید نام ‏شده است. گمان می رود این نام و شخصیت منسوب به آن پیش از آن که در دوره های بعد تر‎ ‎، به ایزد ‏بانوی بزرگ آب ها تبدیل می شود به نامی برای یک رود و برای یک ستاره بوده است. اَردوی و ‏اردوسیور نام یک رود و آناهید نام یک ستاره و نیز لقب آن رود بوده است. رود اردوی همان رود ‏آمودریا ( جیحون ) بوده است که بزرگترین، پر آب ترین، طولانی ترین و پهن ترین رود همه ی ‏سرزمین های ایرانی در دوران باستان به شمار می آید. این رود در مسیر 2540 کیلومتری خود از شعبه ‏ها و دریاچه ها و برکه ها و آبشار های زیادی برخوردار می شود. آمودریا در سرچشمه ی خود با نام « ‏پنچ آب » از بلندی های کوهستان هکر در بدخشان ( در تاجیکستان امروزی ) به دریای فراخکرت روان ‏می شود. بلندی های هکر همان کوه های سر به آسمان کشیده ی   پامیر ( بام ایران ) است با ده ها قله ‏بالای 5000 متر و چندین قله بالای 7000 متر و دریای فراخکرت همان دریای کاسپین مازندران است ‏که در دوران باستان و پیش از تغییر مسیر آمودریا به سوی دریاچه خوارزم ( آرال ) آب آن مستقیماً به ‏این دریا می ریخته است. پهنای امروز این رود در حدود سه کیلومتر و بستر کهن ان قریب 12 کیلومتر ‏بوده است، اما اناهید همانگونه که گفته شد نام سیاره معروف ناهید یا زهره بوده است که زیبا ترین و ‏چشمگیر ترین ستاره ی آسمان است. از این جا که ناهید از سیاره هایی است که مدار گردش آن مابین ‏زمین و خورشید قرار گرفته است. از دید ناظر زمینی هیچگاه بیشتر از حدود 47 درجه از خورشید دور ‏نمی شود. به این ترتیب ناهید یا پیش از طلوع خورشید در افق شرقی و یا پس از غروب خورشید در افق ‏غربی و حداکثر با ارتفاعی حدود 47 درجه دیده می شود و هیچگاه در میانه های آسمان به چشم نمی اید. ‏به این خاطر در هنگامی که ناهید ستاره بامدادی است، همراه با رود آمودریا از بلندی های هکر یا پامیر ‏بر می خواسته است و هر دو در یک مسیر و در یک امتداد، یکی بر روی زمین و دیگری بر روی ‏آسمان به سوی دریای فراخکرت روان می شده اند؛ و هنگامی که ناهید ستاره ی شامگاهی بوده است ‏همراه با رود آمودریا به دریای فراخکرت فرو می ریخته است. پس در واقع اناهید و آمودریا هر دو از ‏فراز کوه های شرق ایران بر خاسته، در یک امتداد روان شده و هر دو در دریای کاسپسن فرو می رفته ‏اند. این پدهده موجب شده که ایرانیان باستان نیروی مینوی حاکم بر رود آمودریا وستاره ی ناهید را یکی ‏بدانند و از آن با نام « اردوسیور آناهید » نام ببرند و حتی ناهید را آورنده ی آب های آمودریا بدانند و ‏نیز همین جاست که اعتقاد کهنی شکل گرفت که هنوز هم ایرانیان باور بدارند « آب روشنی است » یا « ‏آب و روشنایی از یک سرچشمه اند ». به این نکته در آبان یشت نیز آشاره شده است: اوست آن برومندی ‏که همه جا نام آور است. اوست که در بزرگی به اندازه ی همه ی آب هایی است که بر روی زمین ‏روانند. اوست نیرومندی که از کوه هکر به دریای فراخکرت فرو میریزد.‏
در دوران های پسین تر، آناهید نه تنها ستاره ی آمودریا، بلکه عموماً ستاره همه آب های روی زمین ‏دانسته شد و مردمان برای افزایش آب ها و پاکیزگی چشمه ها از او تقاضای یاری می کرده اند. باور به ‏توانایی های این ایزد بانوی ایرانی ( که در اوستا به صراحت آفریده ی خدای بزرگ دانسته شده است ) ‏تا آن جا پیش رفت که بر آورده کننده ی خواسته های دیگر مردمان نیز دانسته شده : « ای اناهید، ای ‏نیک، ای توانا ترین، اینک مرا این کامیابی فزاینده که به ارجمندی، به یک خوشبختی بزرگ دست یابم. ‏آن خوشبختی که هر کس دست یابد به هر آنچه دوست می دارد و هر آنچه زندگی خوش و خرم را به ‏کار آید.»‏


پیدایی ایزد بانو اناهیتا در شمار ایزدان ایرانی رویدادی است که با وجود تثبیت آن در اساطیر زرتشتی ‏تاریخ پیدایی و حتی زمان نامیده شدن و بدین نام مشخص نیست (هین، 1383: 422 و 423).‏
آناهیتا در زمان مادها:‏
ظاهراً ماد ها نخستین ایرانیان اند، که به عنصر تشکیل دهنده ی آناهیتا امکان رشد داده اند و برداشت ‏ایرانیان از ایزد آب ها هویتی رسمی بخشیده اند. در میان اشیاء مفرقی لرستان از 800 تا 700 پیش از ‏میلاد نشانه هایی از آناهیتا به چشم می خورد‎.‎‏ این اشیاء بیشتر در هرسین، خرم آباد و الشتر به دست ‏آمده است. شباهت الشتر به عشتار ( اشتار/ اشتر ) جالب توجه است. کناره ی برخی بشقاب های آیینی ‏را که با شکل ماهی و درخت انار ( دو مظهر آب و فراوانی ) تزیین شده اند و همچنین ظرفی مفرغی ‏را از آن ِ موزه ی لوور، که به گمان دارای تصویر اهورامزدا است، موید فرضیه خود می داند.‏

آناهیتا در زمان هخامنشیان:‏
با سنگ نبشته اردشیر دوم هخامنشی ( 404 – 359 پیش از میلاد ) در همدان آناهیتا رسماً در یک سند ‏مکتوب ایرانی وارد میدان می شود. اردشیر اعلام می کند که به خواست اهورامزدا، آناهیتا و میترا ‏کاخش را ساخته است و از اینان می خواهد که او را از بلا ها و آسیب ها در امان بدارند. در زمان ‏هخامنشیان نام های آناهیتا و میترا برای نخستین بار به میان آمد‎.‎‏ به فرمان اردشیر مجسمه ی آناهیتا در ‏شوش و همدان و دیگر مراکز بزرگ شاهنشاهی نصب گردید. گیرشمن معتقد است که نصب مجسمه ی ‏آناهیتا در بلخ، سارد و دمشق بایستی منظور پدید آوردن یک آیین مشترک میان قوم های گوناگون ‏شاهنشاهی صورت گرفته باشد.‏
هروت یادآوری می کند، ایرانیان پروایی از آموختن ندارند. احتمالاً اردشیر به منظور برابر ساختن ‏ایرانیان با یونانیان که تمثال ایزدان خود را نمایش می دادند و با هدف متوجه ساختن همه ی ایرانیان و ‏مردم بیگانه زیر فرمان خود به ایزد ایرانی، دست به چنین اقدامی زده است. اما این اقدام اردشیر برای ‏ترویج ایرانی مآبی نیز شد. چون یونانی ها با چشم و ذهنیت خود به آناهیتا می نگریستند و خود را با ‏اَرتـَمیس خود رو در رو می یافتند و اناهیتا را ارتمیس ایرانی می خواندند.‏
از گزارش های پراکنده چنین بر می آید که معبدهای آناهیتا از ثروت زیادی برخوردار بوده اند. ‏معبدهای بزرگی مانند معبد همدان و کنگاور یا نهاوند، علاوه بر هدیه هایی که نثارشان می شد، دارای ‏زمین و دهکده هایی ( موقوفه ) نیز بودند و احتمالاً برده ها برای تغذیه ی ون و خادم های معبد ‏دراین زمین ها کشت و ورز می کردند. با این که ثروت و پوشش های زرین این معبدها در زمان خود ‏اسکندر به غارت رفت، به گزارش پولیبیوس در زمان سلوکیه نیز دستبرد ها ادامه داشت، تا سرانجام ‏آنتیخوس، مقتدرترین فرمانروای سلوکیه، در زمان اردوان اول، بقیه ثروت معبد آناهیتای همدان را ‏غارت کرد. پولیبیوس میزان این غنیمت را 4000 تالنت گزارش کرده است. در آخرین سنگ نبشته ی ‏هخامنشیان از اردشیر سوم در تخت جمشید، آناهیتا از قلم دربار هخامنشیان می افتد. در این سنگ ‏نبشته اردشیر سوم از اهورامزدا و میترل، در مقام یک بغ ( خدا ) می خواهد که او را بپایند.‏

آناهیتا در زمان اشکانیان:‏
در زمان اشکانیان اناهیتا و میترا به اوج قدرت رسمی می رسند و با اهورامزدا تشکیل یک مثلث را ‏می دهند. مهبد آناهیتا در کنگاور و رخنه ی تاریخ میترا در سال 66 به مغرب زمین، که سده های ‏زیادی چهره ی مذهبی اروپا را تحت الشعاع قرار داد، از نتیجه ی این قدرت است.‏
اینک آناهیتا در مقام ایزد آب و باروری رونق و جایگاهی بی سابقه دارد و به گمان حتی پرستش او ‏مقدم می گردد. از نقش سکه هایی که از سده ی اول میلادی در همدان ( پایتخت تابستانی اشکانیان ) به ‏دست آمده اند، چنین بر می آید که از نخستین سده ی پیش از میلاد، این ایزد بانو برای اشکانیان برترین ‏مقام را داشته است. در زمان هخامنشیان نیز این شهر از معبد آناهیتا برخوردار بود و دوشیزگانی که ‏در این معبد خدمت می کردند، باید تا پایان زندگی دوشیزه می ماندند. هیچ سندی به اندازه ی سکه های ‏همدان حکایت از نقش اناهیتا برای اشکانیان ندارد و هیچ مدرکی گواه وجود و حضور آیین زرتشت در ‏این زمان نیست.‏
آناهیتا با تاج معروف خود در سکه های اُرُد اول به چشم می خورد. این سکه ها شباهت زیادی به سکه ‏های دِمِتریوس یونانی در بلخ دارد. معبد اناهیتا در کنگاور گواهی است بر این که اشکانیان و ایرانیان ‏از فرهنگ سلوکی – یونانی ضربه ندیدند، بلکه با هضم ان در درون خود نیروی بیشتری گرفتند. از ‏نشانه های کوشش سلوکیه برای هلنیزه کردن ایران برابر انگاشتن آناهیتا با افرودیت و آتنه است. ‏مجسمه های چندی که از الهه های یونانی در نقاط گوناگون ایران به دست آمده اند، نماینده ی این ‏کوشش است. از ان میان مجسمه ی نیمه عریان یک الهه که در کوه های بختیاری به دست آمده است و ‏در موزه ی ایران باستان نگهداری می شود. البته در این کوشش نیز آناهیتا پیروز شد و کوشش یونانیان ‏به قول بویس، به غنای فرهنگ آناهیتایی افزود.‏
تمام معابد ایرانی در این دوره به آناهیتا هدیه شده اند. از آن میان معبد شیز که با جمع مغانش یکی از ‏مرکز های بزرگ مذهبی بود. بنای معبد شیز که منسوب به مادهاست، اگر از زمان مادها از آن ِ آناهیتا ‏نبوده باشد، اختصاص آن به آناهیتا در زمان اشکانیان نقش تعیین کننده ای دارد.‏
در زمان اشکانیان ساختن تندیس های کوچک آناهیتا، که اغلب و در حال نگهداشتن های ‏خود است یا به پهلو دراز کشیده است معمول می شود. با توجه به هزاران مجسمه ای که تاکنون به ‏دست آمده است، می توان به این نتیجه رسید که آناهیتا از توجه توده های وسیع مردم برخوردار بوده ‏است. ظاهراً یکی از مرکزهای بزرگ تولید و صدور مجسمه های آناهیتا خوزستان و حوزه ی بین ‏النهرین، موطن عشتار یا ننه، بوده است.‏
آخرین گزارشی که از اناهیتا در این دوره داریم مربوط به سال 224 یا 226 میلادی است. در این سال ‏ها اردوان پنجم، پس از غلبه بر ماکرینوس، امپراتور روم و پایان دادن به کوشش های 250 ساله ی ‏رومیان در به تابعیت کشاندن ایران، به دست اردشیر بابکان، موسس سلسله ی ساسانی، به قتل رسید و ‏اردشیر سر اردوان پنجم را در معبد اناهیتای استخر آویخت؛ در واقع درست 473 سال پس از تاج ‏گزاری تیرداد موسس اشکانیان در معبد آناهیتای شهر ارشک. به این ترتیب حکومت بلند ترین سلسله ی ‏ایرانی در معبد آناهیتا آغاز می شود و در همان جا به انجام می رسد.از این پس آناهیتا با تصویر جا ‏افتاده و نهایی خود وارد عصر ساسانیان می شود.‏
آناهیتا در زمان ساسانیان:‏
آناهیتا در زمان ساسانیان نیز، مانند روزگار دو سلسله ی پیشین، پس از اورمزد، ایزدی نیرومند است. ‏اینک آیین آناهیتایی، پیوند خورده به بدنه ی آیین زرتشت، که ظاهراً دین رسمی و ستون فقرات کشور ‏است.، اندام می گیرد و اعتباری رسمس می یابد. ساسانیان کار خود را از معبد آناهیتای استخر، که ‏تولیت آن را بر عهده داشتند، آغاز کردند و هم به صورت نوشته و هم با پیکر کنده تصویر بهتر و روشن ‏تری از آناهیتا بر جای گذاشتند. حالاست که  در یشت 5 اوستا می بینیم که آناهیتا دختر خوان بسیار ‏برومندی است، راست بالا و … .‏
نخستین سندهای مکتوب ساسانیان  درباره ی آناهیتا از شاپور، دومین شاه ساسانی، و از کـَرتیر، ‏بزرگترین مرد ی مذهبی سلسله ی ساسانیان، در کلبه ی زرتشت است. در سنگ نبشته ی شاپور به ‏یکی از همسران شاه ‏ با نام آتور آناهیت و معبدی به همین نام که به افتخار او بنا شده است اشاره می ‏شود. کرتیر در سنگ نبشته ی خود در کعبه ی زرتشت، که پس از قتل مانی و رفرم ی – مذهبی ‏بزرگ نگاشته شده است، از این پس و به خود می بالد که شاه ( بهرام دوم ) تولیت آتشکده آناهید اردشیر ‏و آناهید بانوی استخر را به او سپرده است.(رجبی)‏


در اوستا امرداد همراه و یا همواره ی خرداد است و این دو که مینوی رسایی و بی مرگی هستند، ‏چنانکه دار مستتر به خوبی نموده است، از جانوران و گیاهان، پتیاره ی بیماری و مرگ را دور می ‏رانند، خویشکاری آنها سبب شده که آن دو به صورت پشتیبان و نگه دارنده ی آب و گیاهان در آیند و ‏بر ضد تمامی اشکال مرگ و ویرانی بستیزند و شادی و خوشنودی دام های زنده را بیافزایند. بعد ها ‏آنها به صورت مینوانی در آمده اند که سراسر آفرینش را زنده نگه داشته، نان و خورشت روزانه ی ‏مردم را ارزانی می دارند. به عنوان پاسدار و پشتیبان آب ها و گیاهان آنان با آناهید زن ایزد آب ها ‏وابستگی پیدا کرده اند و در واقع گاهی این هر سه یکجا پرستش و نیایش شده اند (بنونیسیت، 1350: ‏‏59 و 60). یشت هشتم در بزرگداشت ایزد تیشتر سروده شده است. این ایزد در عین اینکه یک ستاره ‏است، اسبی با شکوه، موجودی ساکن آب ها و خدای بارانزا نیز است که در جریان ستیزه های افسانه ‏ای بر ضد اختران و دیوان و پریان می جنگد (بنونیسیت، 1350: 59 و 60).‏

آپام نپات ‎ ‎‏ بغ آریایی آب هاست که آیین او به زمان هند و ایرانی می رسد.نام او به همین گونه در ‏هندی باستان نیز آمده است و یکی از باستانی ترین سرود های ودایی در ستایش او سروده شده است. به ‏نظر می رسد این این ایزد معادل هند و ایرانی ‏Neptunus ‎‏ رومی و ‏Poseidon‏ یونانی است که در ‏روزگار کهن اهورایی بس والا و پرحشمت همانند  ‏Varuna‏ و اهورامزدا و مهر بوده است ولی شگفت ‏است که در نامه ی اوستا جز در چند مورد پراکنده از او یادی نشده است و قراینی در دست است که در ‏دوره های بعدی آناهید بانوی آب ها که آیین او با برخی خصوصیات نیایشی الهه ی سامی و ایلامی ‏آمیخته بود، در ایران جای آپام نپات را گرفته است. با این همه ستایش آپام نپات همچنان در ایران دوام ‏داشته و در بیرون از مرز های ایران نیز گسترش یافته است (بنونیسیت، 1350: 60).‏
ننه ‎ ‎نام سامی مام ایزد بزرگ ‏‎(Magna Mater)‎‏ است که در روزگار باستان آیینش از کرانه ی ‏مدیترانه تا سواحل دجله و فرات و در دره ی سند و مرزهای خاوری ایران بزرگ گسترده بود و با نام ‏های ارتمیس،اردوی، ناهید، ایشتر وننی در میان ایرانیان، یونانیان، بابلی ها، سودی ها و مردمان آسیای ‏صغیر پرستیده می شد. ستایش ننی پیشینه ی درازی دارد و او شاید یک زمان الهه ی شعر ‎ ‎‏ در جنوب ‏بابل بوده است که از دیرباز با ایشتر یکسان انگاشته شده بود و علاوه بر بین النهرین در ایلام و ایران ‏نیز ستایش می شد. آیین ننی در هزاره ی دوم پیش از میلاد در شوش رواج داشت و معبد او در آن ‏شهر تا زمان اسکندر بر پا بوده است. در ایران از دیرباز مراسم نیایش ننی با آناهید در آمیخته و آیین ‏این دو زن ایزد نه تنها در باختر ایران بلکه در مرز های خاوری کشور بیز رواج داشت (بنونیسیت، ‏‏1350: 149). یافته های باستانی هرسین کرمانشاه و اشتر و نورآباد و کوه دشت و دو سرخ که زمان ‏آن به هزاره ی اول پیش از میلاد و از آن شمار سنجاق های مفرغی و سر سنجاق هایی به هیأت سر ‏مادر خدای مورد نیایش آسیای کوچک تا شوش گویای آن است که پیش از پیدایش آناهیتا ایزد بانویی به ‏نام کریشه ‎ ‎‏ مورد نیایش بوده و این ایزد بانوی پیش آریایی با عنوان ‏NaNai‏ تا دوران پارت ها مورد ‏نیایش و ننی ایزد بانوی بزرگی است که نیایش او در روزگار باستان از کناره های مدیترانه تا میان ‏رودان و مرزهای شرقی ایران و دره ی سند با نام های آناهید، ایشتر و ننی در میان یونانیان، ایرانیان، ‏بابلیان و مردمان آسیای کوچک نیایش می شده و شاید نیایش این خدابانو پیشینه اش به هزاره ی دوم ‏پیش از میلاد و یا دوره ی پیش آریایی باز می گردد. در تیر یشت نژاد تیشتر از اپام نپات است. گویی ‏در گذر زمان این خدای پیش آریایی نخست تحت تأثیر مهر قرار می گیرد و در این دوره است که ‏اردوسیور آناهیتا ایزدبانوی آب ها جای اپام نپات را می گیرد. اَفزون بر خدایان و خدابانوان ذکر شده ‏خدایان دیگری نیز وجود دارد که در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده اند. مانند اردی وخشه، ‏ایزد بانوی آب در شرق ایران که جز نام او چیز دیگری از وی نمی دانیم (هین، 1383: 422 و ‏‏423).‏‎ ‎آپم نپات به معنای ناف یا زاده ی آب است. در اوستا نام ایزدی است که مأمور آب هاست و ‏سابقه ی آن به دوران آریا می رسد. در سراسر اوستا با صفات شیرور، تیزاسب، سرور، مورد ستایش ‏قرار گرفته و در نوشته های پهلوی برز نام او شده است.به صورت برز ایزد یا بزج ایزد آورده شده ‏است (سرخوش کرتیس، 1385: 427). نام او در اوستا به معنای فرزند آب هاست. این اوست که آب ‏ها را بخش می کند، او نیرومند و بلند قامت است و دارای اسب تندرو است. او مانند هرمزد لقب اهورا ‏‏(سرور) را دارد و مانند امشاسپندان درخشان است (بهار پژوهشی در اساطیر ایران، 1378: 81).‏
بنا بر روایات ایرانی کهن، در آغاز آفرینش، هنگامی که اهریمن بر آسمان و زمین تاخت بوم و بر ‏خشک و بی آب بود و نشانی از دریاها دیده نمی شد. آن گاه تیشتر فرشته ی پر شکوه باران آور ابر را ‏هنگام غروب در باختر زمین پدید آورد و آن را به نیروی باد در آسمان روان کرد و سی شبانه روز ‏باران ببارانید. هر سرشک آن باران به بزرگی تشت آبی بود که بر کشند و فرو ریزند. همه ی زمین را ‏به بلندی بالای مردی آب باستاد، پس بادها به جنبش در آمدند و همه ی آن آب ها را به کرانه ی زمین ‏براندند و اقیانوس ها، که فراخکرد نام دارند پدید آمدند. این باران آوری تیشتر همه ساله تکرار می شود ‏و زندگی گیاهان، جانوران و مردمان وابسته به اوست (بهار،از اسطوره تا تاریخ، 1386: 533). بر ‏روی قدیمی ترین سنگ نقش برجسته ی ایرانی، ایزد کوهستان ها نقش شده که در واقع آب آور است. ‏این ایزد بر روی صندلی که از مار است نشسته، از جلوی او آب عظیمی بلند می شود تا آسمان که ‏نیمی از آن از سر ایزد پشت سر او می رود و نیمه دیگر به سمت درباری ها و مقابل او.پنی ریشه ‏خدای کوهستان است و این آب آوری ها با اوست.پنی ریشه خدای آب بین النهرین است که اسم عیلامی ‏اش این است (بهار، از اسطوره تا تاریخ، 1386: 544 و 546).‏
تعداد خدایان، فرشتگان و الهه های آب فزون تر از این است که ذکرش در ایجا رفت، اما ما چیزی در ‏مورد همه ی آنها نمی دانیم و ناگزیر به سکوت در مورد آنها هستیم. نکته ی جالبی که اینجا وجود دارد ‏مرگ و زندگی آنها در اعصار مختلف است، با مرگ و کمرنگ شدن تدریجی اپام نپات، تیشتر زاده می ‏شود و با مرگ او آناهیتا زاده می شود و آب هب همواره نگهبانی برای خود می یافته است و مردم نیز ‏همواره الهه ای را برای آب ها بر می شمرده اند تا حس پرستش خود را راضی کرده باشند!‏


‏«ای اَرِدوسیواناهیتای اشون! بشود که در پی دادخواهی به فریادرسی، این چنین بهتر ستوده خواهی ‏شد»‏
میان ایزدان ایرانی و یونانی فرق بسیار است. ایزدان یونانی مانند انسان ها بودند و در بسیاری از ‏اوقات از انجام بسیاری از کارها ناتوان، شاید به همین دلیل است که پرستش آنها نیز با سردی مردمان ‏همراه بوده است. اما در ایران، ایزدان یاور نیکان و دشمن دَدان بوده اند، آناهیتا نیز ایزد بانویی بوده ‏است که کمک اصلی را به مردمان عادی می داده است. شاید از این رو بسیار مورد ستایش واقع شده و ‏به محبوب ترین ایزد ایرانی بدل شده است. مردم برای او نذر و قربانی می کردند و از او کمک می ‏طلبیدند که شرح آن در آبان یشت نیز آمده است. از اردشیر تا ضحاک و حتی عوام از او یاری می ‏جستند.‏
بسیاری از شهریاران و قهرمانان اسطوره ای چون هوشنگ برفراز کوه کوکریه جمشید بر فراز همین ‏کوه، فریدون درورنه، گرشاسب نریمان بر روی دریا، کی کاووس بر فراز کوه ارزیفیه، کی خسرو در ‏دریاچه ی چی چست، آناهیتا را قربانی می دهند و توس او را در یشت 5 نیایش و کشتی بانی که از ‏جانب فریدون به کرکس تبدیل شده است با نیایش ناهید نجات می یابد (هین، 1383: 423). ‏
در آبان یشت نیز چنین آمده است: هوشنگ پیشدادی برای او در بالای هرا صد اسب، هزار گاو، ده ‏هزار گوسفند قربانی می کند و از او می خواهد تا بزرگترین شهریار همه ی کشور ها شود و بر همه ‏ی دیوان و مردمان بر همه ی جادوان و پریان و بر همه ی کوَی ها و کـــَرپن های ستمکار چیره ‏شود.جمشید دارنده ی گله و رمه ی خوب برای او در بالای کوه هکر قربانی می کند تا بزرگترین ‏شهریار همه ی کشور ها شود و بر همه ی بر همه ی دیوان و مردمان بر همه ی جادوان و پریان و بر ‏همه ی کوَی ها و کـــَرپن های ستمکار چیره شود و دیوان را هم از دارایی و سود و هم از فراوانی و ‏گله و هم از خشنودی و سرافرازی بی بهره کند. هوشنگ و جم هر دو کامیاب می شوند. اژی دهاک ‏سه پوزه قربانی می کند و می خواهد تا هفت کشور را از مردمان تهی کند اما کامیاب نمی شود. ‏فریدون قربانی می کند تا بر اژی دهاک سه پوزه، سه کله، شش چشم، هزار چستی و چالاک، که دیو ‏دروغ بسیار نیرومند و آسیب رساننده به مردمان است و زورمند ترین دروغی است که اهریمن برای ‏ستیزه با جهان و تباهی آن آفریده، چیره شود و هر دو همسرش شهربانو و ارنواز را برباید. آناهیتا او ‏را کامیاب می کند. گرشاسب نریمان رو به روی دریاچه ی پیشینه قربانی می کند تا به گــَندَرِوَی زرین ‏پاشنه در کنار دریای پرخیزاب فراخکرت چیره شود و بر این زمین پهناور گرد و بیکران به تاخت به ‏خانه ی استوار دروغ پرست برسد. او را افراسیاب تورانی نا به کار در هنگ زیرزمینی قربانی می ‏کنند تا به آن فر شناور در میان دریای فراخکرت دست یابد اما کامیاب نمی شود. کی کاووس قربانی می ‏کند تا بر همه ی دیوان و مردمان بر همه ی جادوان و پریان و بر همه ی کوَی ها و کـــَرپن های ‏ستمکار چیره شود. آناهیتا را توس، یـَل جنگاور بر پشت اسب ستایش می کند.نیرو برای اسب ها و ‏تندرستی برای خویش می خواهد تا بتواند دشمنان را از دور ببیند و هماوردان کینه ور را یک کوب از ‏پای فکند و می خواهد تا سرزمین های تورانی را براندازد. سران دلیر خاندان ویسر بر فراز گنگ بلند ‏قربانی می کنند تا بر توس پیروز شوند و سرزمین های آریایی را براندازند اما کامیاب نمی شوند. ‏پااوروَه کشتیران کاردان هنگامی که فریدون او را مانند یک کرکس در هوا به پرواز واداشت سه شبانه ‏روز در پی خانمان خویش در پرواز بود و نمی توانست فرود آید در انجام شب سوم آناهیتا را بانگ بر ‏می دارد و پناه می جوید و نذری می کند و کامیاب می شود. اوراجاماسپ با دیدن لشگر دیویسنان دروغ ‏پرست از دور که با آرایش جنگی می آید قربانی می کند تا مانند همه ی آریایی های دیگر از یک ‏پیروزی بزرگ برخوردار شود و کامیاب می شود و‎ ‎اردشیر به قدری آتــُس سارا را دوست داشت که ‏حتی وقتی که مرض جذام در این اوان در ایران منتشر و این زن سخت مبتلای این مرض گردید او را ‏از خود دور نکرد و همواره در معبد ژونُن در مقابل هیکل این رب النوع به زانو در آمده و برای ‏سلامتی زن خود دعا می کرد. وُلات و دوستان شاه برای این زن به قدری هدایا فرستادند که فضای بین ‏قصر و معبد که از حیث و وسعت به 2900 ذرع می رسد پر از سیم و زر و اسب ها بود ( پیرنیا، ‏‏1385: 908).‏
‎   ‎‏ مثال های بسیاری از این دست.‏
اما علاوه بر قربانی هایی که برای استمداد به آناهیتا پیشکش می شد در گفتگوی میان آناهیتا و زرتشت، ‏هنگامی که زرتشت از آناهیتا می پرسد با کدام ستایش او را بــِستاید؟ آناهیتا به او پاسخ می دهد از ‏هنگام سر زدن خورشید تا گاه فرو رفتن خورشید از این زَورمن تو توانی نوشید و آتربانان دین آگاه و ‏خردمندان آزموده و تن منثره.‏
زرتشت آناهیتا را در آریاویچ، در کرانه ی رود وَنگوهی دایتیا، به سخن رسا می ستاید و از او می ‏خواهد تا بتواند کی گشتاسب پسر لهراسب را بر آن دارد که هماره دینی بیاندیشد، دینی سخن گوید و ‏دینی رفتار کند. آناهیتا او را کامیاب مب کند.سپس در بندهای 130 و 131 نیایش می شود و از او ‏ارجمندی، شهریاریف سرزمین پر نعمت و پیروزی بر دشمن طلب می شود.آناهیتا ایزد بانویی برای ‏مردم عادی و برای شهریاران بوده است، نذرهایی که به او اعطا می شده است قدرت او را در انجام ‏امور بالا می برده است.‏
او به فرمان اورفرد باران و برف و تگرگ را از فراز ابرهای آسمان فرو می باراند. نطفه ی مردان ‏را پاک می کند و زهدان ن را برای زایش آماده می سازد (آموزگار، 1380 : 22).‏
اوست که زایمان همه ی ن را آسان می کند و به ن باردار به هنگام نیاز شیر می دهد. او اَشــَوَنی ‏است، جان افزا که فزاینده ی گله و رمه است و فزاینده ی گیتی و دارایی و کشور (رجبی، 1380: ‏‏145).‏
در اوستا ضدِ قهرمان ها و قهرمانان به یکسان آناهیتا را می س،به درگاه او دعا می کنند و قربانیانی ‏به حضورش تقدیم می دارند. اهمیت منزلت این ایزد بانو را به بهترین وجه می توان در کشاکش میان ‏خیر و شر و رویارویی میان پادشاهان ایران و فرمانروایان توران، یعنی منطقه شمال شرقی ایران ‏مشاهده کرد (سرخوش کرتیس، 1385: 123). به احتمال زیاد آیین پرستش آناهید زیر تاثیر پرستش ‏ایشتر قرار داشته است. ناهید و مهر دو ایزدی هستند که از دوره ی دوم شاهنشاهی ِ هخامنشیان قدرتی ‏روز افزون می یابند و مظهر نیروهای سه گانه ی ، ارنشتاری و تولید می گردند ‏.‏
جالب است بدانیم نیایش آناهیتا _ همان گونه که نیایش مهر به روم رفته بود_ نیز به انجا راه پیدا کرد. ‏دین الهه ی فریجی ‎ ‎‏ نخستسن دین شرقی رواج یافته در روم بوده است. ایتس و سیبل ‏ ‏ هم در این ‏زمان بوده اند و آداب خاصی را در رم پدید آورده بود. دو حدود اوایل مسیحیت، ستایش الهه ایتس با ‏پرستش سامی ها و ایرانیان در هم آمیخت به گونه ای که با آناهیتا یگانگی داشت. آناهید و مهر بر ایتس ‏و مهر اثر می گذارند (بهار، از ارسطو تا تاریخ، 1386: 590 تا 594).‏
اما سوال دیگری در این بحث_ در مورد ستایش ایزدانی مانند آناهیتا_ پیش می آید و آن این است که ‏چرا مردم به جای قربانی دادن به اهورامزدا، برای او قربانی می کرده اند؟ هین اینگونه پاسخ می ‏دهد: اگر آیین زرتشتی را آیین معتقد به خدایان متعدد و چند خدایی بدانیم و ایزدان را چون شخصیت ‏های اساطیر یونان، در مجموعه خدایان قرار دهیم دست کم در مورد آیین زرتشتی متأخر به خطا رفته ‏ایم. زرتشتیان بر این اعتقاد اند که اورمزد آنقدر والاست که انسان نباید با توبه ها و فدیه ها و ‏دادخواهی های خود خاطر او را بیازارد و به جای اورمزدف مردم پاسدار خاص خویش را بر می ‏گزینند (هین، 1383: 140).‏


 


آناهیتا در آبان یشت چنین معرفی شده است:‏
او گردونه سوار، لگام بر دست، می رود. روان در جست و جوی ناموری. او با چهار اسب بزرگ و ‏سپید یکرنگ و یک نژاد بر دشمنی همه ی دشمنان- دیوان و مردمان و . جادوان و پریان و کوی ها و ‏کرپن ها ی ستمکار چیره شود. او را اهورامزدا در آریاویچ در کرانه ی رود ونگوهی دایتا می ستاید و ‏از او می خواهد تا این کامیابی را فراهم آورد. تا زرتشت هماره دینی بیاندیشد، دینی سخن گوید و دینی ‏رفتار کند. اناهیتا به سان دوشیزه ای زیبا بسیار نیرومند، خوش اندام، کمر به میان بسته، راست بالا، ‏آزاده نژاد و بزرگوار، تا مچ پا کفش درخشان پوشیده، استوار با بند های زرین، جامه ی زرین گرانبهای ‏پرچینی در بر دارد، برسم به دست با گوشواره های چهار آویخته به گوش و با گردنبندی بسته به گردن ‏نازنین، بالای سر او تاجی آراسته به صد ستاره، تاج زرین هشت گوش گردونه مانندی با زیور نوار، تاج ‏زیبای خوش هنجاری با چنبری بر آمده در جلو نمایان می شود. با جامه ای از پوست سیصد بَبَر ‏ که هر ‏یک چهار بچه زاییده اند.‏
خاستگاه زندگی و باروری را در هیاتی مادینه دیدن در بسیاری از ادیان طبیعی است. ایزد بانوی اردوی ‏سورا آناهیتا، آب های توانمند بی آلایش، خاستگاه همه ی باروری ها، پالاینده ی نطفه ی نر ها، تطهیر ‏کننده ی رحم مادینگان و جاری سازنده ی شیر در همه ی مادران است. آناهیتا در ماورای اسمانی ‏خویش سرچشمه ی دریای کیانی است و بالا بلند، توانمند، رخشان، زیبا، پاک و آزاده توصیف می ‏شود.انتساب چنین صفت هایی به آناهیتا گویای ان است که از دیرباز چنین از آرایه هایی در تندیس های ‏مورد نیایش وی کاربرد داشته و بی تردید از زمان اردشیر دوم این تندیس ها بخشی از کیش ناهید را ‏تشکیل می داد.‏
اردوی سورا  آناهیتا ایزد بانوی آب ها، باران، فراوانی ، برکت، باروری، شویی، عشق، مادری، ‏زایش و پیروزی و نماد کمال زن ایرانی است. اردوی سورا در آبان یشت رودی است که مدام به دریای ‏فراخکرت می ریزد و از آن هزار رود و دریا منشعب می شود و در کنار هر یک از این رودها کاخی ‏هزار ستون با هزار دریچه ی درخشان ماوای آناهیتاست؛ و ناهید زنی جوان، خوش اندام، زیبا و بالا بلند ‏است که او را گردونه ای اسب مانند که چهار اسب یکرنگ و بی همتا آن را می کشند و ناقلان آن یعنی ‏اسب ها همانا باد، ابر، باران و ژاله اند (هین ، 1383: 79 تا 82).‏
آناهیتا جایگاه مهمی در آیین های ایران باستان به خود اختصاص می دهد و قدمت ستایش او به دوره های ‏بسیار پیشین و حتی به زمان پیش از زرتشت می رسد.این ایزد بانو با صفات نیرومندی، زیبایی و ‏خردمندی به صورت الهه ی عشق و باروری نیز در می آید، زیرا چشمه ی حیات از وجود او می جوشد ‏و بدین گونه مادر خدا نیز می شود. او در بلند ترین طبقه ی آسمان جای گزیده است و بر کرانه ی هر ‏دریاچه ای خانه آراسته با صد پنجره درخشان و هزار صیقل خوشتراش دارد (آموزگار، 1380: 21 و ‏‏22). مجسمه و نقش های بسیاری از این ایزد بانو بر جای مانده است که حکایت از پرستش او در معابد ‏دارد. آناهیتا در آیین مزدایی یکی از پایگاه های والای اجتماعی آیین را کسب کرده بود و در کنار مهر ‏پرستیده می شد (اسماعیل پور ، 1382: 182).‏
با آنکه ایزدان بی شمار اند اما برخی از آنها بر برخی دیگر برتری دارند و این ایزدان باشندگانی هستند ‏که روز خاصی از ماه در گاهشماری زرتشتی به آنها اختصاص می یابد و آناهیتا جزء این هاست (هین ‏، 1386: 140). آناهیتا در ایزدکده ی ایران، دوست داشتنی ترین ایزد بانوی آیین زرتشت است. آناهیتا ‏و مهر هر کدام سه خویشکاری دارند اما نمی توانند با هم ازدواج کنند چون در تفکر ایرانی، ازدواج ‏ایزدان با همدیگر وجود ندارد. اهورامزدا در یشت ها به مهر می گوید تو را شبیه خود آفریدم؛ و این ‏یعنی اینکه تو حق ایزد یکتا شدن را نداری. این سِـمَـت از آن اهومزدا است.  در اوستای جدید ایزدان ‏پیشرفته اند با همدیگر ازدواج نمی کنند. در برداشته زرتشتی که دینی پیشرفته است، دیگر ازدواج ‏خدایان که متعلق به مرحله ی ابتدایی ادیان است، تکرار نمی شود (بهار، 1386: 427 و 426).‏


 


تندیسک ها و تندیس ها و سنگ نگاره ها و نقش برجسته های ن بازمانده از تمدن های عتیق با اعجاب انگیزی و تقدس زن در اساطیر جهان و در نقش خدا بانوان توانمندی بارداری و باروری زن و باروری زمین پیوندی استوار می دهد و چنین بود که خدا بانوان زمین ِ ما را در اساطیر سزمین های مختلف به ویژه در آغاز عصر نوسنگی پدیدار و نیایش ایزد بانوی باوری شکل گرفت. یافته شدن تندیس های  گِلی، سفالی و بعد مفرغی زن در بسیاری از کاوش های باستانی ایران از اهمیت ایزد بانوان و از وجود مادر سالاری و بقای آن در ایران کهن سخن می گویند و پس از این رویداد است که در عنایت به رشک باروری کارن هورنای، تقدس باروری با رواج قدرت قبایل مرد سالار آریایی و نیز سامی در این محدوده و سرزمین های هم جوار، خدا بانوان مادر و گیاه خدایان زن، جای خود را به مردان و جوانان گیاه خدا (مانند سیاوش در ایران) واگذار می کنند. در تقدس زن و زن خدایان در ایران یافته شدن تندیسک خدا بانوی مادر موسوم به ونوس در تپه سراب کرمانشاه (هشت هزار سال پیش)، تندیسک های زن چغامیش (شش هزار سال پیش)، تورنگ تپه (چهار هزلر سال پیش) و تپه مارلیک (دو هزار سال پیش) همه با گیاه خدایان و خدا بانوان مادر پیوند دارند. چنین می نمایده نخستین اجتماعات انسانی در ایران از طریق گروه های دودمانی مادر تبار شکل رفته و به احتمال زیاد مادر سالاری دست کم از آغاز عصرنوسنگی هسته ی اجتماعی اقتصادی مردم را شکل می داد. با قدرت یافتن اقوام آریایی در ایران، نانا و آناهیتا و نیایش آنها تداوم می یابد و در آثار بازمانده از عصر هخامنشی آناهیتا در تثلیث خدایان اهورا، مهر و آناهیتا برجاست که تا پایان عصر ساسانی چنین می ماند.آثار تاریخی عیلام و ماد و پس از آن هخامنشی گویای آن است که عصر تاریخی از 2700 سال پیش آغاز می شود. اَسناد تاریخی گویای آن است که در دوران مادها ن در کنار مردان در امور شوراها به انجام کار می پردازند. اَسناد عصر هخامنشی و یافته های تخت جمشید گویای همپایی و همتایی ن و مردان در عصر هخامنشی می باشد. در آیین زرتشت و اوستا که یکدست نبودن آن گویای تشکل در دوره های مختلف است. نگرش اوستا به زن دو سویه و متفاوت است. در گات زن از مقام والایی برخوردار است. با گسترش پدرسالاری در افزوده های آیین زرتشتی در بندهش و ارداویراف نامه از زن به گونه ای دیگر یاد می شود ( هین، 1383: 467 تا 464).

ادامه مطلب

تقدس آب
فلات ایران خشک و کم آب و ویژگی های جغرافیایی ایران و کمبود آب سبب شده است که نزد ایرانیان آب از مقام ویژه ای برخوردار باشد.تامین آب در این سرزمین یکی از مسائل مهم مردمان شهر و روستا بوده است، در نتیجه باران همیشه یکی از منابع همه تامین آب و همیشه مردمان این دیار را در بر آوردن این نیاز چشم به آسمان داشته است. خشکی های بسیار و چرخه های خشکسالی و حیاتی بودن باران سبب شده که همانند سرزمین های دیگر در شهر و روستاهای ایران مراسمی برای طلب باران پدیدار شود که شکل بسیاری از آنها با اساطیر کهن پیوند می یابد) هین، 1383: 393(.

ادامه مطلب

خب خب خب! تو مطالب قبلی کلی راجع آناهیتا ایزدبانوی آب صحبت کردیم، اما قرار بود این بلاگ در ‏مورد گردشگری و هر چیزی که بهش مربوط میشه باشه. نه؟ میخوام امروز یه مطلب راجع خوزستان ‏گردی و جاهای دیدنی خوزستان براتون بنویسم. حقیقت اینه که درسته که کل خوزستان رو نگشتم ولی ‏اون جاهایی که گشتم اونقدر خوب بوده که بخوام تجربیاتم رو باهاتون به اشتراک بذارم. فکر کنم بهترین ‏کار برای این اشتراک گذاری، نوشتن راجع به تک تک شهرهای این استان قشنگه! نمی دونم دریا و ‏طبیعت و سرسبزی دوست دارین یا کویر؟ به تاریخ معاصر علاقه دارین یا به دوران باستان؟ به روستا ‏گردی علاقه دارین یا شکم گردی؟ این خبر خوب رو بهتون بدم که به هرچیزی علاقه داته باشین ‏خوزستان همه رو یه جا داره. (نه نه! من اهل جنوب ایران نیستم ولی جنوب رو دوست دارم) ‏
اهواز
اهواز اونقدر تاریخ جالبی داره و اونقدر جای دیدنی داره که دیدنش تو خوزستان براتون واجبه، نفت و ‏جنگ های جهانی تاثیر زیادی تو تاریخ معاصر جنوب به خصوص اهواز و آبادان گذاشت. البته وجود روخانه ‏کارون هم تاثیر زیادی بر تغییر و تحولات این شهر داشته، پل گردی یکی از جذابترین تفریحاتی هست که ‏تو اهواز می‌تونین داشته باشین، کنار اهواز، پل هفتم، پل هشتم، پل سفید، پل سیاه، پل طبیعت و بقیه پل ‏ها به خصوص تو شب خیلی دیدنی می شن، خصوصا اگر نورپردازی هاشون خاموش نباشه. حقیقتا داستان ‏های خیلی قشنگی پشت این پل ها هست که شنیدنش براتون جذابه. یه عمارت ماپار هم تو اهواز هست ‏که خب اگه به خونه قدیمی علاقه دارین می‌تونین برین تو فضای قشنگش یه نوشیدنی سفارش بدین و تو ‏عکاسخونه اش، عکسای قشنگ بگیرین. اگر به شکم گردی علاقه دارین، برای خوردن فلافلی های خوشمزه ‏اهواز، حتما یه سر به لشکرآباد بزنید و با دیدن اون همه فلافل، حسابی خودتون رو سیر کنین!‏
شوش
شوش اسم یه شهر باستانی هست که تو دنیا همه اونایی که به تاریخ علاقه دارن میشناسنش، الان خیلی از ‏اشیای شوش تو موزه های بزرگ دنیا مثل لوور هستن ولی خب اگه به موزه بزرگ شوش برین باز هم می ‏تونین کلی چیزای باحال از تاریخ جنوب کشورمون کشف کنین. شاید به نظرتون موزه گردی یه کار باحال ‏و جالب نباشه اما موزه شوش از اون موزه های خشک و بی حال نیست، مخصوصا اگر از راهنماهاش بخواین ‏تا اونجا براتون از تاریخ شوش بگن. توی شوش از زیگورات چغازنبیل حتما بازدید کنید و البته قلعه شوش ‏و کاخ آپادانا که خیلی به هم نزدیکن. مقبره یکی از بزرگترین پیامبرا هم تو این شهره و معماری خیلی ‏جالب و قشنگی داره. ‏
شوشتر
شوشتر علاوه بر زیبایی های طبیعی مث تنگ عقیلی و رود پر آبش، کلی جاذبه تاریخی داره، از معماری ‏منحصر به فرد خونه قدیمی هاش تا سازه های آبی شوشتر. شاید درک اینکه چندین سازه مثل بند و پل و ‏قلعه و کانال بتونه همچین مجموعه عظیمی رو بسازه که بهش میگن بزرگترین مجموعه صنعتی قبل ‏انقلاب صنعتی، مجموعه‌ای که برای همیشه، یک شهر رو تغییر بده کار راحتی نباشه. شخصا از دیدن ‏شوشتر هیچوقت سیر نشدم و همیشه دلم میخواد دوباره برم به اون شهر و زیبایی هاش رو ببینم. آخ که ‏شنا تو کارون تمیز چقدر لذت داره! تا فراموش نکردم این رو هم بگم که اینجا یه جای خوب برای پرنده ‏نگری هم هست، چون کلی پرنده منحصر به فرد رنگارنگ داره که باید از نزدیک ببینیدشون!‏
آبادان
آبادان یه شهر خیلی خیلی قشنگ و خاصه! حقیقتا اولین باری که به آبادان رفتم و از مردمش پرسیدم ‏دیدنی های آبادان چیه بهم گفتن هیچی! و برای من که قرار بود یکی دوروز تو این شهر بمونم باورش ‏سخت بود! البته که من تو تعطیلات به این شهر رفتم و در نتیجه از دیدن یکی از خاص ترین مساجد ایران ‏یعنی مسجد رنگونی ها و همچنین موزه خاص آبادان محروم شدم! ولی باید بهتون بگم که این شهر یکی از ‏بهترین خاطرات من رو تو سفر ساخت! دیدن اروند رود، روستای شلحه، کلیسای ارامنه و موزه بنزین خانه ‏و البته پالایشگاه آبادان از دور (چون نمی دونستم اجازه دارم تو این شهر برم یا نه) برام کلی خاطره انگیز ‏شد و به خاطرش کلی از مردم مهربون آبادان تشکر می کنم.‏
خرمشهر
خرمشهر رو با جنگ هشت ساله می‌شناسیم، واقعا هم همین طوره! این جا یه موزه جنگ داره که با موزه ‏جنگ همه شهرها متفاوته! موزه جنگ اینجا نمی‌خواد چیزی رو به زور توی سرتون فروکنه و فقط اون ‏چیزی که واقعا هست رو بهتون نمایش میده. مسجد جامع خرمشهر هم یکی دیگه از جاهای دیدنی این ‏شهره که یه جورایی نماد مقاومت مردم خونگرم منطقه هم هست. تو مضیف هایی که بین خرمشهر و ‏آبادان هست مث مضیف حاج عبدالله می‌تونین قهوه عربی و کلی غذای خوشمزه بخورین. حتی یادآوریش ‏هم گرسنه ام میکنه :)))‏
بندر ماهشهر
هیچ می دونستین یکی از بزرگترین بنادر ایران که بندر امام خمینی هست اسمش، تو خوزستانه؟ این بندر ‏که بیشتر برای ترخیص کالا ازش استفاده میشه، 34 تا اسکله داره و دیدن اون همه کشتی بزرگ و ‏کوچیک توش واقعا لذت بخشه!‏
اگر با مفهوم خور آشنا باشین (خور یه شاخه دریاست یا همون محدوده نیم بسته آب تو دریا) خور موسی ‏یه گزینه عالی برای گردشگریه، به خصوص پرنده های جالبش که برای علاقمندان به پرنده نگری از ‏بهترین گزینه ها محسوب میشه.‏
ایذه
ایذه به خاطر باستانی بودنش خیلی مشهوره، این شهر مرکز بختیاری نشین استان خوزستان محسوب ‏میشه و فرهنگ و تمدن خیلی جذابی داره. اگر یه چیزایی از تاریخ یادتون باشه و عیلامی ها رو یادتون بیاد ‏باید بگم که ایذه پره از آثار عیلامی مثل کول فرح (کول فره) و اشکفت سلمان. البته آثار زیادی از دوران ‏اشکانی ها و اتابکان هم اینجا پیدا شده. تندیس مرد پارتی که مشهورترین اثر باقیمانده از دوران اشکانی ‏هست و تو موزه ملی نگهداری میشه از ایذه به دست آمده. تو ایذه می‌تونین از دشت سوسن دیدن کنید که ‏یه جای طبیعت گردی بکره و سد کارون 3 که از بزرگترین سدهای خاور میانه هست رو ببینید. شیرهای ‏سنگی معروف بختیاری ها که تو گورستان  های بختیاری قرار می دادن هم تو ایذه قابل بازدیده. اونقدر ‏داستان تو ایذه هست که هرچی بگم باز کمه، واقعا نمی دونم چرا ما ایرانی ها به عنوان یک مقصد ‏گردشگری بهش نگاه نمی کنیم؟
مسجد سلیمان
مسجد سلیمان مثل ایذه، یه شهر بختیاری نشینه و طبیعت بسیار زیبایی داره. این شهر هم مثل تبریز ‏لقب شهر اولین ها رو داره چون خیلی از اولین های ایران تو این شهر اتفاق افتاده. به مسجد سلیمان که ‏رفتین، دیدن موزه نفت، جزیره کوشک و منطقه نمونه گردشگری تاراز رو از دست ندین!‏
رامهرمز
کل زمانی که این متن رو داشتم می نوشتم منتظر بودم تا به رامهرمز برسم :) .فقط هم به خاطر تشکوه یا ‏همون کوه آتشین! جایی که یه آتیش دائمی تو کوه وجود داره و البته با جود منابع گاز فراوون تو ‏خوزستان باید خودتون دلیلش رو حدس بزنید. البته باید بگم رامهرمز یه جای جالب دیگه هم داره، چشمه ‏های قیر ماماتین یا همون چشمه های خون اژدها. مردم محلی اعتقاد دارن که وقتی اسفندیار رویین تن با ‏اژدها جنگید و اون رو کشت،  از اون موقع به بعد خون اژدها تو این چشمه ها می جوشه! روستای ماماتین ‏هم یه جای خیلی باحاله که بعضی خونه هاش از زمانی که انگلیسی ها اونجا ست داشتن ساخته شده و ‏سقفشون هم با لوله نفت ساخته شده!‏
باغملک
باغملک یه منطقه کوهستانیه، خیلی خوش آب و هوا و پر از روستاهای سرسبز. معروف ترین دیدنی این ‏شر، روستای مال آقاست که هر چی از زیباییش بگم کم گفتم، بهتره خودتون برین و اونجا رو ببینین! اگه ‏آبشارگردی دوست دارین، آبشار تنگ کرد ‏
بهبهان
اسم بهبهان رو که می‌شنویم یاد نرگس زارهای قشنگش میفتیم و عطر مست کننده نرگس ها، حقیقتا هم ‏زیباترین بخش سفر به بهبهان، فصل دراومدن نرگس هاست. قدیی ترین نرگس زار طبیعی ایران که بین ‏‏500 تا 700 هکتار وسعت داره تو بهبهان واقع شده و تماشای اون از نزدیک خیلی لذت بخشه. اگه اهل ‏ماجراجویی هستین، خب تنگ تکاب با رودی که در داخلش جریان داره هم می تونه یه جای عالی باشه، ‏البته که این تنگه از نظر تاریخی هم پر اهمیته. یادتون باشه بهبهان هم یه دوره طلایی تاریخی داشته و ‏جام طلایی ارجان که شبیه نیلوفر آبی هست از قرن هشتم قبل میلاد مال همین شهره. دریاچه چاه ماری ‏و غار خفاش (که یه جای خفن پر از خفاشه) هم از جاهای دیدنی بهبهان هستن که می‌تونین ازشون ‏بازدید کنین. ‏
دزفول
خیلی ناراحتم که دزفول اومده این پایین بلاگ در حالی که از زیباییش هر چی بگیم کمه. تو کوچه پس ‏کوچه های دزفول که راه برین، تاریخ زنده رو می‌بینین. دزفول یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان ‏محسوب میشه. آسیاب های آبی دزفول، بقعه یعقوب لیث صفاری، آبشار شوی، دریاچه شهیون، خانه ‏تاریخی سوزنگر، حمام کرناسیون، بازار تاریخی دزفول، دریاچه میانه، کت های دزفول، روستای لیوس (با ‏بافت سنگی) و آرامگاه صوفی احمد از جاهای دیدنی دزفول هستن که پیشنهاد می کنم ببینین. در واقع ‏اگر دزفول رفتین، یادتون باشه یه دقیقه هم نمی تونین استراحت کنین از بس که جاهای خوشگل طبیعی ‏و تاریخی داره!‏
شادگان
اگز اهل خوندن اخبار زیست محیطی باشین، حتما اسم تالاب شادگان رو شنیدین، کی از بی نظیرترین ‏تالاب های دنیا. البته تالاب شادگان یه طرف، مردمی که اونجا زندگی میکنن یه طرف! این جا یه روستا ‏اطراف تالاب شادگان هست به سام روستای صراخیه که به ونیز ایران شهرت داره. ‏
هویزه، هندیجان، کارون، گتوند، لالی، دشت آزادگان، حمیدیه، هفتکل، رامشیر، باوی، اندیمشک، اندیکا و ‏آغاجاری هم از شهرستان های خوزستان محسوب می شن که تو یه فرصت دیگه براتون راجعشون می ‏نویسم. :)‏


مقدمه:‏
‏  در دهه 770/1370 آخرین بازماندگان ایلخانیان در ایران از بین رفتند، اما قدرت جدیدی در آسیای میانهَ ‏ظاهر شد که سنت و قدرت بازماندگان چنگیزخان را در دشت های اوراسیا احیا نمود. تیمور که در غرب به ‏Tamerlane‏ (تیمور لنگ) معروف است، سرکرده یکی از قبایل بود که سازمان بندی و تشکیلات قبیله ‏ای خویش را به یک امپراتوری جهانی تبدیل کرد. شهرهای بزرگ سلسله تیموری در آسیای میانه و ‏افغانستان (شهر سبز، سمرقند، بخارا، هرات) از کانون های بزرگ فرهنگ و هنر برشمرده می شدند و ‏نمادی از عظمت قدرت تیموری بودند. آن ها هنرمندان چیره دست زمانه را، اغلب به اجبار، از شرق و ‏غرب به کار می گرفتند تا آرمان های تیموریان را متحقق سازند. بیشتر این آثار باشکوه امروزه وجود ندارد ‏و اغلب دستخوش زله، تهاجمات و بی اعتنایی شده اند. (بلر و بلوم :1381: 91تا 93)‏
تیمور و جانشینان او که مدتی نزدیک به150سال درایران حکومت کردند توانستند علاوه بر ایجاد و استقرار ‏یک دولت وسیع، ضمن فتوحات بسیار خدمات فراوانی نیز به عالم علم و ادب و هنر بنمایند.‏
تیمور به علت مسافرت های زیاد سعی داشت در اقامت های تابستانی و زمستانی خود دارای باغات و ‏عمارات سلطنتی باشد و در نقاط مهم ماوراء النهر به ساختن مساجد و بناهای مذهبی همت می گماشت تا ‏بدین ترتیب بتواند در عمران و آبادی و زیبایی کاخ های پایتخت های خود اقدام نماید.‏
شاهرخ که پادشاهی صلح جو بود در تمام طول پادشاهی خود در ترمیم خرابی هایی که به هنگام ‏لشکرکشی های پدرش به وجود آمده بود کوشید. مردم دوباره روی آسایش دیدند و هنرهای زیبا به ‏خصوص نقاشی و معماری و موسیقی پیشرفت فراوانی کرد. دانش پروری و ترویج هنر در دوران کوتاه مدت ‏پادشاهی پسر ارشد شاهرخ، الغ بیک، ادامه یافت.‏
در زمان مغول و تیمور، معماری ایران تحت تاثیر معماری چین قرار گرفت و در حقیقت سبک های چینی ‏در معماری ایران داخل شد، ساختن مقابر گنبددار در مقابل مقابر استوانه ای دوره سلجوقی، کم کم ‏معمول و نقش حیوانات خرافی و قیافه های چینی در زینت دیوارها رایج گردید. استفاده از آجرهای لعاب ‏دار و فن مقرنس کاری در ساختمان های این دوره پیشرفت نمود. مسجد کبود تبریز در این مورد بهترین ‏نمونه هنر کاشی کاری این دوران است. در دوره تیموریان ذوق و قریحه ایرانی در فن معماری بیشتر در ‏مساجد و کاخ های سلطنتی و آرامگاهها و مدارس است .(تاجبخش،1381:271تا 273)‏
معماری شکوهمند تیموری نشان از واقعیت ی دارد که مرکز ثقل آن دقیقاً در صفحه شمال شرقی ‏ایران قرار دارد. از این رو است که مناطق خراسان و ماوراء النهر به عنوان منبع نوآوری های عمده در ‏طراحی و مانند فنون ساختمانی و تزئینی جانشین مناطق شمال غرب و مرکزی ایران گردید. با این همه ‏ادامه  اسلوب ایلخانی و آل مظفر آشکار است و بی تردید با مهاجرت داوطلبانه یا اجباری صنعتگران مناطق ‏مرکز و جنوب ایران به مراکز قدرت تیموری و این حقیقت که وبرانی های ناشی از لشگرکشی های تیمور ‏در این مناطق کمتر از نقاط دیگر بود بی ارتباط نیست(بلرو بلوم1381،:21تا217).‏
لشکر کشی های تیمور منبع عظیم غنیمت  و ثروت سرشار و عامل عمده برای برپاکردن ابنیه پرعظمت ‏در این دوره گردید. سمرقند در این دوران مرکز هنرمندان مختلف بود.(تاجبخش،1381،273)‏
معماری دوره تیموری در ایران که دنباله معماری دوره ایلخانی است. گرچه بسیاری از افکار آن از خراسان ‏الهام گرفته است. از آنجایی که در طبقه بندی ویژگی های معماری ایلخانی که به سبک آذری نیز نامیده ‏شده است؛ اواخر این دوره را دوره دوم سبک آذری می گویند، یعنی کلیات معماری و اجزای آن بیشتر ‏ایرانی است تا اینکه از سرزمین های اسلامی شمال شرق تاثیر پذیرفته باشد. شاید برخی از شیوه های ‏تزئین متداول در مساجد و مقابر سرزمین های شمالی در تعدادی از بناهای شاخص به نحوی تجلی پیدا ‏کرده است و مهمترین آنها مسجد گوهرشاد در مشهد است.(فایق توحیدی،1386:269)‏
‏  اهمیت معماری تیموری نه تنها در عمارات باشکوه آسیای میانه، بلکه در الهام و اشتیاقی نهفته است که ‏در سرزمین های شرق اسلامی، از ترکیه تا هند، پدید آورد. قالب معماری تیموری از طریق شناخت ‏مستقیم خود عمارات، نقشه ها و طراحی های آن ها و مهاجرت معماران و اهل حرفه آن ها پخش و منتشر ‏شد. زنجیره ای از منابع و قریحه هنری در تختگاه های تیموری امکان ایجاد سبک سلطنتی معماری را ‏پدید آورد  و قدرت های سلطنتی بعدی همچون صفویان، عثمانیان و تیموریان هند نه تنها از اشکال و ‏الگوهای تیموری بهره گرفتند، بلکه در هرجا که امکانات آن فراهم شد از آرمان های تیموری هم استفاده ‏کردند. (بلر و بلوم:1381،107)‏
تاریخ ایران از دوران ظهور ترکان تا به قدرت رسیدن صفویان دارای چند ویژگی اساسی بوده است نخست ‏اینکه در تمامی این مدت، این سرزمین تحت سلطه ی بیگانگان بوده است. در مراحل آغازین این روند، ‏دودمان های ترک تبار مانند غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان روزگار درازی را بر ایرانیان حکومت ‏کردند. پس از ترکان نیز ایلخانان مغول همین سنت را تداوم بخشیدند و آخرین مرحله ی این یورش ها ‏یورش تیمور گورکان و حکومت او و جانشینانش در این قلمرو بوده است بوده است. در این سده های دراز ، ‏حکومت های محلی و منطقه ای گوناگونی در بخش هایی از ایران به قدرت رسیدند ولی هیچ یک از آنها ‏چندان اهمیتی نداشت که بر این ویژگی خدشه و خللی وارد کند.‏
دیگر ویژگی اینکه تمامی این حکومتگزاران که از طریق یورش نظامی یا مانند آن قدرت یافتند صاحب ‏فرهنگی برتر از فرهنگ بومیان نبودند. امپراتوری های ایران باستان، فرهنگ ریشه دار و توانمندی را به ‏وجود آورده بودندکه با پایان دوره باستانی از میان نرفت بلکه به دوران اسلامی انتقال یافت. درمقابل ‏ترکان، مفولان و تیموریان ،نیروهای نظامی بیایان گردی بودند که با تکیه بر نیروی شمشیر به قدرت ‏میرسیدنداما فرهگی برتر برای ارائه نداشتند.بیشتر این مهاجمان برای آشنایی با فرهنگ تکاپویی از خود ‏نشان نمیدادندو تنها به امور ی و نظامی می پرداختند. در این میان تیموریان راه و روشی متفاوت ‏داشتندوآنان اگرچه بهره ای چندان از دانش و فرهنگ نداشتند اما از همان آغاز  گرایشها و رویکردهای ‏فرهنگی از خود نشان می دادند.دست کم علاقه مندی خود را به فرهنگ و تکاپوهای فرهنگی ابراز ‏میکردند.و با  اهل فرهنگ پیوند می یافتند. تیمور و جانشینان او به گونه ای این رویکرد را پی گرفتند که ‏باید حکومت نیموریان را فرهنگی ترین حکومت در میان حکومت های مهاجم ایران بعد از اسلام به شمار ‏آوورد.(فراهانی منفرد:1381، 50 و 51)‏

 


تو مشهد که راه میریم، راه به راه کلی هتل ساخته شده که اکثرشون هم پر هستن. ولی سوال اینجاست که ‏از بین این همه هتل خوب در مشهد، کدوم رو انتخاب کنیم؟ اگر قیمت هتل براتون مهم نیست، خب ‏انتخاب های زیادی دارین و می‌تونین تو هتل هایی اقامت کنین که تو ایران تکن و جای دیگه‌ای از ایران ‏نظیرندارن. تو این مقاله میخوام بهترین هتل های مشهد رو از نظر خودم بهتون معرفی کنم تا بتونین یه ‏انتخاب خوب برای رزرو هتل در مشهد با تخفیف داشته باشین.‏


هتل درویشی مشهد
وقتی میگیم بهترین هتل های مشهد، قطعا هتل درویشی، تو این لیست هست. بیشتر دلیل مشهور شدن ‏هتل درویشی، یکی لابی خیلی مجللش هست و یکی هم اتاق های خاصش. در واقع این هتل پنج ستاره در ‏مشهد، یه عالمه اتاق خاص داره، مجللترین هاش یکی پنت هاوس اسپا هست که همه امکانات یه اسپا رو ‏تو خود اتاق داره و یکی هم پنت هاوس رم که خیلی اتاق شیک و دلنشینیه. کلا هتل درویشی یه سری ‏اتاق داره که از سبک معماری ملل مختلف دنیا الهام گرفته، مثل اتاق مصری، چینی، رم باستان، ایران ‏باستان و ایران عصر اسلامی. اتاق آینده هم یه اتاق خاصه که معماریش کاملا متفاوته و فک کنم شبیهش ‏رو جای دیگه ندیده باشین. البته این هتل کلی رستوران و امکانات باحال دیگه هم داره و چون نزدیک به ‏حرم هست، خیلی طرفدار داره. یادتون باشه رزرو هتل درویشی مشهد با تخفیف رو می‌تونین از سایت ‏علاءالدین تراول انجام بدین.‏


هتل بین المللی قصر طلایی مشهد
اگر سبک کلاسیک تو معماری رو دوست داشته باشین، حتما هتل بین المللی قصر طلایی مشهد رو تو ‏ذهنتون دداشته باشین. معماری کلاسیک به سبک کاخ های مجلل اروپایی، اتاق های خاص و بسیار بسیار ‏مجلل ریال سودیت های قاجاری با دکوراسیون خاص و پرنسس رویال از زیباترین اتاق های با طراحی ‏دکوراسیون شیکه که می‌تونین توش اقامت کنین. صبحانه هتل قصر طلایی مشهد هم خیلی خوبه و ‏خدمات اسپا و ماساژ هتل هم میشه گفت این هتل پنج ستاره مشهد رو به یه هتل همه چیز تموم تبدیل ‏کرده. دیدن قیمت هتل قصر طلایی مشهد از علاءالدین تراول  و رزرو اون می تونه براتون یه اتفاق خوب باشه، پس هرچی ‏زودتر رزروش کنین.‏


هتل الماس 2 مشهد
بین همه هتل های لوکس مشهد، هتل الماس 2 مث الماس می‌درخشه. فقط کافیه برین تو طبقات و یه ‏چرخ بزنین و دلتون بخواد تو هربار سفر به مشهد، یکی از اتاق ها رو امتحان کنین، به جرات میشه گفت ‏سوییت های صفوی و هنری که توش به کار رفته رو هیچ جای دیگه نمی تونین ببینین، حتی تو کاخ های ‏صفوی واقعی! تلفیق ایینه کاری و چندین هنر دیگه با رنگ فیروزه‌ای ایرانی خالص! همین قدر هنر تو بقیه ‏سوئیت ها به سبک ایتالیایی، روسی، رومی، آفریقایی و . قرار گرفته و شما رو به وجد میاره. این هتل هم ‏امکانات خیلی خوبی داره و یکی از بهترین هتل های پنج ستاره مشهد محسوب میشه. رزرو هتل الماس 2 مشهد هم به ‏شکل آنلاین و با قیمت مناسب از علاءالدین تراول قابل رزروه.‏

هتل جواد مشهد
هتل جواد، یکی از هتل های 4 ستاره مشهد هست که هتلی لوکس و خوب محسوب میشه. قیمت مناسبی ‏داره و خیلی به حرم نزدیکه. شاید کمتر کسی بدونه که اتاق ها هتل جواد مشهد هم طراحی و دکوراسیون ‏خاص دارن، مثلا اتاق ایتالیایی، اتاق ماه عسل، اتاق سنتی، اتاق مراکشی، فرانسوی و این هتل پرسنل ‏خیلی مهربونی داره و کافی شاپش هم خیلی خاص و خواستنیه. سونا، جکوزی، رستوران شیک و پارکینگ ‏بخشی از خدمات و امکانات این هتله!‏

هتل کوثر ناب مشهد
بسته به این که دلیل انتخاب هتلتون چیه، گزینه های مختلفی براتون هست. مثلا خاص بودن اتاق ها، ‏نزدیک بودن به حرم، قرار گرفتن تو خیابون امام رضا، خلوت بودن هتل، امکانات متفاوت، اتاق هایی که ‏دید حرم دارن و یا حتی بزرگ و کوچیک بودن سایز اتاق های هتل! من خودم هتل کوثر ناب مشهد رو به ‏چند دلیل دوست دارم، اول اینکه با اونکه تو خیابون امام رضا قرار نگرفته (باورش سخته ولی تو یه خیابون ‏جدید که تازه احداث کردن و به حرم میرسه ساخته شده)، اتاق های فوق بزرگش (بعضی اتاقهاش سه ‏خوابه هستن و انگار یه خونه کاملن)، امکانات خوب (بیشتر اتاقا ماشین لباسشویی و ظرفشویی هم دارن)، ‏رستوران های خوب، پرسنل خوب، دید برخی از اتاقها به حرم و در نهایت خلوت بودن مکان قرارگیری ‏هتل خیلی می پسندم!‏


حقیقت اینه که صنعت هتلداری تو مشهد خیلی پیشرفت کرده و اونقدر هتل های خوب در مشهد زیادند ‏که نمیشه فکرشو هم کرد. مثلا هتل سه ستاره آرمان مشهد یکی از انتخاب های منه که با روف گاردن ‏های عالی و فضای خیلی خاصی که داره، دل من رو برده. یا هتل بین المللی قصر مشهد که یه هتل درجه ‏یک و عالیه. فراموش نکنین که علاءالدین تراول عمده فروش خدمات گردشگری و تشریفات محسوب ‏میشه. یعنی هیچ خدمتی تو این حوزه نیست که از علاءالدین تراول بخواین و براتون انجام نده. از رزرو هتل ‏در ایران و جهان، تور داخلی، تور خارجی، اخذ ویزا، اخذ گواهینامه بین المللی رانندگی، فروش بلیط قطار و ‏هواپیما، معرفی جاذبه های ایران و مشهد، اجاره سالن، رزرو رستوران، سی آی پی فرودگاهی، برگزاری ‏مراسم، رزرو اقامتگاه، ترانسفر و ! پیشنهاد می‌کنیم شما هم این خدمات کامل رو از علاءالدین تراول ‏بخواین. ‏


تیمور با وجود تمام سفاکی هایش به پیران و صوفیان عصر ارج می نهاد و برخلاف دیگر فاتحان ایران ‏اسلامی چندان از توجه به دانش و فرهنگ بی توجه نبود . ازمیان مناطق با فهنگی که او متصرف شده بود ‏تنها خوارزم عمیقا ترک زبان بوده است . از این رو تیمور تحت تاثیر فرهنگ ایران قرار گرفته بود با فضلای ‏ایرانی در تماس مداوم بود ( فراهانی منفرد‎1381:‎،51تا 63)‏
جانشینان تیمور در همه زمینه ها از ابعاد و عناصر شخصیتی وی تاثیر پذیرفتند و به شکل و شیوه ای ‏شدید تر اقدامات او را ادامه دادند، به ویژه در زمینه ی احترام به مشایخ و صوفیان ،هنرمندان و صنعت ‏گران و ساخت بناها و آبادانی شهرها از یکدیگر پیشی گرفتند از مهمترین فعالیت  های شاهرخ فرزند و ‏جانشین او افزون بر ایجاد مدرسه و مسجد بنای خانقاه ها بوده است .او بیش از تمامی شاهان تیموری به ‏صنعت و علم توجه داشت و هنر مندان را نوازش میکرد.(همان:65تا 69)‏
ثروت و مکنت و حمایت هنری تیموریان به مرکز ایران هم راه یافت و آثار بعضی از شهرهای مرکزی ایران ‏مثل یزد و اصفهان مرمت گردید یا ابنیه جدیدی در آن ها ساخته شد. حدود بیست عمارت در خود منطقه ‏یزد از این دوره باقی است و ذکر چندین و چند بنا هم در منابع رفته است. بزرگترین بنا مجتمعی است که ‏‏"میرچخماق" حاکم شاهرخ و همسر او ساخته است (841/1437)؛(بلر و بلوم:1381،101)‏
سبک آذری:‏
پس از سلجوقیان ایلخانیان همان سبک رازی را ادامه دادند. بعدها فعالیت های ساختمانی از زمان ‏هلاکوخان مغول جان تازه ای گرفت. در ابتدا آرایش های جسمی متوقف شد. تماماً با خشت و آجر معمولی ‏و طاق نماها، سفید کاری ساخته شد. بعد ها آرایش بنا از بیرون و درون شروع گردید. مانند بناهای مراغه، ‏بنای سلطانیه و ربع رشیدی و شنب غازان و بدین ترتیب سبک آذری را بیان نهادند. سبک آذری نیز ‏مترادف با سبک گوتیک اروپا می باشد. ‏
از مشخصات سبک آذری: ‏
‏1)ریزه کاره های بنا با سبگ و آجر و خشت، رج چینی
‏2) پوشش لوله ای و کجاوه ای ایوان ها
‏3) تزئین داخل و خارج بنا با آجرکاری، تزئینی پیش ساز و گره سازی و گچبری پر کار
‏4) آرایش محراب ها و کتیبه های چشمگیر با قطعات کاشی برجسته
‏5) استفاده از کاشی معرق و نقش و نگار زر و لاجورد و  شنگرفی در داخل بنا
‏6) احیاء هنر کربندی و یزدی بندی
در دوره تیموری این سبک به اوج خود رسید و به حدی آراسته و پرداخته شد که می توان قسمت اعظم ‏زیبایی و درخشندگی بناهای ایران را مرهون این سبک دانست. (توحیدی، 1386، 286)‏
ویژگی های زمانی در شیوه آذری بسیار کارساز بود. در آن زمان نیاز به ساخت ساختمان های گوناگونی ‏بود که باید هرچه زودتر آماده می شدند. از همین رو در روند ساختمان ساده شتاب می شد. پس به بهره ‏گیری از عناصر یکسان رو آوردند. افزون بر این با از میان رفتن شماری از معماران در دوره نخست این ‏شیوه ساختمان هایی ساخته شد که در آن کاستی های هم پدید آمد. یکی از ویژگی های دیگر معماری این ‏شیوه بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری ست. گوناگونی طرح ها درین شیوه از همه بیشتر ‏است. همچنین در این شیوه ساختمان های با اندازه ی بسیار بزرگ ساخته می شد که در شیوه های ‏پیشین مانند نداشت. انواع نقشه با میانسرای چهار ایوانی برای مسجد ها و مدرسه ها به کار رفت. آرامگاه ‏ها همچون گذشته برونگرا بودند. نمونه آن مجموعه ساختمان های شاه زنده سمرقند است که بیشتر آنها ‏چهارگوشه و دارای گنبد های دو پوسته ی گسسته ناری هستند.( پیرنیا: 1382،214)‏
درین شیوه برای ساخت گنبد گسسته دیوارهایی در گرداگرد آن ساخته می شد که خود گنبد روی آنها ‏ساخته می شد. البته از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمان ها بهره گیری شده است. درین ‏شیوه از چند گونه طاق بهره گیری شده است. مانند طاق آهن، طاق کلنبو و طاق و تویزه. به طور کلی ‏کاربندی و بهره گیری از پیمون در فضاها درین شیوه برای پدید آوردن اندام های همسان یکنواخت در ‏ساختمان و در پوشش ها برای فضاهایی که اندازه گوناگونی داشتند بوده است. از نمونه های کاربندی ‏مدرسه غیاثیه خرگرد بوده است. در شیوه آذری نخست ساختمان با خشت یا آجر و سنگ لاشه با شتاب و ‏بدون نما سفت کاری می شد. سپس نما سازی به آن افزوده می شد که یا با پوسته ای از آجر گره سازی ‏آجری و گل انداز بود یا با گچ اندود و نقاشی می شد. کم کم از کاربرد آجر کاسته شد و جای آن را کاشی و ‏سفالین نگاری با نگاره برجسته گرفت. از دیگر گونه های آمود کاشی تراش یا معرق بود که پیش از ان ‏کمتر به کار می رفت(پیرنیا، 1386،219 تا 222)‏
بناهایی که به دستور امیر تیمور ساخته شده است مانند کاخ آق سرای و سایر ابنیه در شهر سبز ،مسجد ‏بی بی خانم، و مقبره امیر در سمرقند مقبره خواجه احمد یسوی در شهر ترکستان با ابعاد بزرگ و عظمت ‏سردرها وکتیبه های مرتفع از سایر ابنیه فرق داده میشود .به عقیده تیمور این ساختمان ها با تصاویر ‏هنری می بایست معرف دولت او باشد. (تاجبخش،1381،272)‏

 


سبک آذری:‏
پس از سلجوقیان ایلخانیان همان سبک رازی را ادامه دادند. بعدها فعالیت های ساختمانی از زمان ‏هلاکوخان مغول جان تازه ای گرفت. در ابتدا آرایش های جسمی متوقف شد. تماماً با خشت و آجر معمولی ‏و طاق نماها، سفید کاری ساخته شد. بعد ها آرایش بنا از بیرون و درون شروع گردید. مانند بناهای مراغه، ‏بنای سلطانیه و ربع رشیدی و شنب غازان و بدین ترتیب سبک آذری را بیان نهادند. سبک آذری نیز ‏مترادف با سبک گوتیک اروپا می باشد. ‏
از مشخصات سبک آذری: ‏
‏1)ریزه کاره های بنا با سبگ و آجر و خشت، رج چینی
‏2) پوشش لوله ای و کجاوه ای ایوان ها
‏3) تزئین داخل و خارج بنا با آجرکاری، تزئینی پیش ساز و گره سازی و گچبری پر کار
‏4) آرایش محراب ها و کتیبه های چشمگیر با قطعات کاشی برجسته
‏5) استفاده از کاشی معرق و نقش و نگار زر و لاجورد و  شنگرفی در داخل بنا
‏6) احیاء هنر کربندی و یزدی بندی
در دوره تیموری این سبک به اوج خود رسید و به حدی آراسته و پرداخته شد که می توان قسمت اعظم ‏زیبایی و درخشندگی بناهای ایران را مرهون این سبک دانست. (توحیدی، 1386، 286)‏
ویژگی های زمانی در شیوه آذری بسیار کارساز بود. در آن زمان نیاز به ساخت ساختمان های گوناگونی ‏بود که باید هرچه زودتر آماده می شدند. از همین رو در روند ساختمان ساده شتاب می شد. پس به بهره ‏گیری از عناصر یکسان رو آوردند. افزون بر این با از میان رفتن شماری از معماران در دوره نخست این ‏شیوه ساختمان هایی ساخته شد که در آن کاستی های هم پدید آمد. یکی از ویژگی های دیگر معماری این ‏شیوه بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری ست. گوناگونی طرح ها درین شیوه از همه بیشتر ‏است. همچنین در این شیوه ساختمان های با اندازه ی بسیار بزرگ ساخته می شد که در شیوه های ‏پیشین مانند نداشت. انواع نقشه با میانسرای چهار ایوانی برای مسجد ها و مدرسه ها به کار رفت. آرامگاه ‏ها همچون گذشته برونگرا بودند. نمونه آن مجموعه ساختمان های شاه زنده سمرقند است که بیشتر آنها ‏چهارگوشه و دارای گنبد های دو پوسته ی گسسته ناری هستند.( پیرنیا: 1382،214)‏
درین شیوه برای ساخت گنبد گسسته دیوارهایی در گرداگرد آن ساخته می شد که خود گنبد روی آنها ‏ساخته می شد. البته از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمان ها بهره گیری شده است. درین ‏شیوه از چند گونه طاق بهره گیری شده است. مانند طاق آهن، طاق کلنبو و طاق و تویزه. به طور کلی ‏کاربندی و بهره گیری از پیمون در فضاها درین شیوه برای پدید آوردن اندام های همسان یکنواخت در ‏ساختمان و در پوشش ها برای فضاهایی که اندازه گوناگونی داشتند بوده است. از نمونه های کاربندی ‏مدرسه غیاثیه خرگرد بوده است. در شیوه آذری نخست ساختمان با خشت یا آجر و سنگ لاشه با شتاب و ‏بدون نما سفت کاری می شد. سپس نما سازی به آن افزوده می شد که یا با پوسته ای از آجر گره سازی ‏آجری و گل انداز بود یا با گچ اندود و نقاشی می شد. کم کم از کاربرد آجر کاسته شد و جای آن را کاشی و ‏سفالین نگاری با نگاره برجسته گرفت. از دیگر گونه های آمود کاشی تراش یا معرق بود که پیش از ان ‏کمتر به کار می رفت(پیرنیا، 1386،219 تا 222)‏
بناهایی که به دستور امیر تیمور ساخته شده است مانند کاخ آق سرای و سایر ابنیه در شهر سبز ،مسجد ‏بی بی خانم، و مقبره امیر در سمرقند مقبره خواجه احمد یسوی در شهر ترکستان با ابعاد بزرگ و عظمت ‏سردرها وکتیبه های مرتفع از سایر ابنیه فرق داده میشود .به عقیده تیمور این ساختمان ها با تصاویر ‏هنری می بایست معرف دولت او باشد. (تاجبخش،1381،272)‏
 


عناصر ویژه معماری دوره تیموری:‏
‏1)مناره ها: بلند و بصورت متقارن و متقارب ( کنار هم) و با ارتفاع بلند و یا به صورت برج هایی در گوشه ‏های بنا ظاهر می شوند. مانند: مسجد جامع کبیر یزد، مسجد گوهرشاد، مسجد مظفریه تبریز و مسجد امام ‏مشهد.‏
‏2) بادگیر: یکی از وجوه معماری خانگی در نواحی گرم ایران است. هر بادگیری شامل یک برج تهویه بر ‏فراز بام بویژه در یزد، اصفهان، کرمان، کاشان و نائین متداول است. مانند: مسجد امیر چخماق، مسجد ‏سرریگ، مساجد فیروزآباد، خانه آقا در کاشان و مدرسه خرگرد در خراسان.‏
‏3) پله یا پلکان: دارای کارکرد سودمند خدماتی است که هرگز از نظر ظاهر و اهمیت اثر معماری محسوب ‏نمی شود. پلکان مفید شامل پله های مارپیچ داخل مناره ها و آنهایی است که به بام و فضای داخلی بین ‏گنبدهای دوپوش منتهی می شود. پله ای مفید در مدارس و آرامگاه ها وسیله ی ارتباط به طبقه دوم است.‏
‏4) سردابه: بسیاری از آرامگاه های تیموری اتاق های تدفینی زیرزمینی در زیر طبقه همکف دارند. مثل: ‏آرامگاه شاه زنده در سمرقند، مقبره خواجه احمد شاه زنده که اولین سردابه هاست. این سردابه ها برای ‏دفن اموات در داخل قبر یا با رویه صندوق چوبی به شکل هشت ضلعی هم ساخته شده و یا به شکل ‏صلیبی مثل برج علاءالدوله در ورامین، آرامگاه گوهرشاد در مشهد و مقبره ابوسعید در غزنه.‏
‏5) اتاق هایی با کاربرد مخصوص: محراب تنها عنصر معماری تیموری است که در آن فضا کاربردی منحصر ‏به فرد دارد. بعضی از اتاق ها به واسطه اندازه کوچکشان چله خانه گفته می شوند ( برای تفکرات مذهبی) ‏تالارهای بزرگی که محراب ندارند و تالار وعظ هستند اطاق های اجرای مراسم بنام جماعت خانه شهرت ‏دارند. ‏
‏6) درگاه ورودی: (پیش طاق) ایوانی است که به صورت محل ورود به حیاط مورد استفاده واقع می شود و ‏غالباً از نمای عمارت پیش آمده تر و از ایوان های داخل حیاط بزرگتر و حجیم تر است.‏
دسته بندی بناهای معماری در کاربردهای مختلف:‏
‏1)بناهای مسی از جمله کاخ ها و محلات مسی به صورت مجموعه.‏
‏2) معماری شهری و تجاری که باتعداد قابل ملاحظه ای به صورت بازار و دکاکین و کاروانسراها هستند.‏
‏3) بناهای عام المنفعه: نظیر حمام ها که حمام شهر سبز دارای عناصر حمام سنتی اسلامی است و پل ها ‏و . .‏
‏4) بناهای مذهبی و خیریه: مساجد جامع بزرگ که در بعضی از آنها به دلیل سردر باشکوه برجستگی ‏بیشتری دارد. برای نمونه مساجد با مناره های منفرد با زوج.‏
‏5) بناهای آموزشی: مدارس که غالباً دارای ایوان، سردر ورودی، حیاط و حجره و گنبد کوچک هستند و ‏معمولاً از دو طبقه تشکیل می شوند با حیاط های مجزا برای طلاب دینی مثل مدرسه سلطان حسین باقرا.‏
‏6) بناهای آرامگاهی، خانقاه و زیارتگاه ها. ( انصاری،1385:147تا 150) ‏

 


‏1)انصاری، جمال، هنرومعماری ایران( آشنایی با هنرها و پدیده های معماری ایران)، نشر سبحان نور، ‏‏1385‏
‏2)بلر و بلوم. شیلا، جاناتان. هنر ومعماری اسلامی. یعقوب آژند، نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم ‏انسانی. چاپ اول، 1381‏
‏3)پیرنیا،محمدکریم،سبک شناسی معماری ایرانی،تدوین غلامحسین مماریان، چاپ دوم ،تهران،نشر ‏پژوهنده ،نشرمعمار،1382‏
‏4)پیندر، ویلسن. تاریخ ایران دوره تیموریان، پژوهش از دانشگاه کمبریج، ترجمه دکتر یعقوب آژند، چاپ ‏اول ،1379‏
‏5)تاجبخش، احمد، تاریخ تمدن و فرهنگ ایران(از اسلام تا صفویه)، چاپ اول، تهران، نشر نوید ‏شیراز،1381‏
‏6)توحیدی، فائق، مبانی هنرهای فکاری، نگارگری، سفالگری، بافته ها و منسوجات ، معماری، خط و ‏کتابت ، نشر سمیرا، 1386‏
‏7)فراهانی منفرد، مهدی، پیوند ت و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، تهران، نشر ‏انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،1381‏
‏8)میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات ی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ‏ترکمانان، تهران، نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، 1379‏
‏9) هیل و گرابر، درک، اولگ. معماری و تزئینات اسلامی.ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند. نشر ،1387‏


ماهیت جامعه 

1 ) جاذبه  اصلی و دروازه شناخت محلی 
2 ) فضایی  که گردشگری در آن اتفاق می افتد
3 ) مانع بر سر راه دیگر قابلیت های گردشگری 
4 )عرضه و تقاضای گردشگری از سوی جوامع 


 افزایش تقاضا :گردشگران فعالانه در جستجوی مقاصد جدید    

افزایش عرضه : قابلیت محصولاتی که می توانند  به گردشگران  عرضه کنند واز منافع اقتصادی آنان آگاه تر می شوند.

مفهوم جامعه

1- مفهوم جغرافیایی
2- سیستمی اجتماعی 
3- مجمع تعلقات و عواطف متفاوت
4 سیستمی ایدولوژیکی                                           
 

رویکرد پایین به بالا  که به معنی همبستگی  و مشارکت  با ساکنان  محلی است  در توسعه پایدار  باید در نظر گرفته شود 
 جوامع  شبیه به هم نیستند ، آنان از افراد و سازمانهایی تشکیل شده اند  که ممکن است  ارزش ها ، هدف ها  و نگرش های  متفاوتی داشته باشند  و با توجه به  سنت های غالب  در جوامع ممکن است  به هم شبیه  باشند و یا شباهتی  به هم نداشته باشند و این تفاوت ها ممکن است حتی به تعارض بیانجامد 
 

 حقایق ی :  کنترل گردشگری یک مقصد  توسط نخبگان  یا اقلیت های محلی و نه کل جامعه محلی 
 نگرش  مردم محلی متفاوت است ف برخی پذیرای گردشگری هستند ، برخی نه ( نگاه مثبت به گردشگری  و نگاه منفی به گردشگری که مشکل آفرین و دردسر ساز است )
گردشگری حاصل تعامل  فرهنگ مقصد ، فرهنگ مبدا و فرهنگ گردشگری است 
   سطوح تعامل متفاوت است :
رسمی :  جایی که خدمات و عملکردها و عملیات رسمی تر اتفاق می فتد 
غیر رسمی : جایی که گردشگر  زندگی واقعی  ساکنان را می بیند 
 

واکنش جوامع به گردشگری 

 

1 واکنش به توسعه گردشگری 
2 واکنش به پیامدهای توسعه گردشگری 
3 دنبال کردن توسعه عامدانه 
4 واکنش نامتجانس  جوامع به گردشگری 
الف: به علت نامتجانس بودن بافت جوامع و دارابودن ارزش های متفاوت 
ب : به علت نامتجانس بودن فضا و اشکال گردشگری 
ج: به علت نا متجانس بودن نگرش ها  به صنعت گردشگری در سطح کلان 
 

الگوهای نگرش به گردشگری 

 

تئوری تبادل اجتماعی 

تبادلات افراد بر اساس هزینه -منفعت : کسانی که منفعت بیشتری می برند  نگرش مثبت تر و کسانی که منفعت کمتر می برند نگرش منفی تر خواهند داشت.


 

تئوری پایدار و مشارکت جوامع در گردشگری 

هدف توسعه پایدار در جوامع محلی می بایست ارتقای کیفیت زندگی  ساکنان از طریق بیشینه کردن منافع اقتصاد محلی ، حفاظت محیطهای طبیعی و مصنوعی و فراهم سازی کیفیت مطلوب تجربه ای برای بازدیدکنندگان است 
برای رسیدن به این هدف : 
1 برنامه ریزی گردشگری  از یک رویکرد کسب وکاری صرف و توسعه ای  به سمت رویکردی جامع تر و جامعه محور هدایت شود .
2  توحه به برابری و مشارکت اعضا جامعه در هدف گذاری   و برنامه ریزی بازاریابی جهت افزایش پذیرش افراد 
3 تغییر نگاه از پارادایم مبتنی بر اجتماعی – فرهنگی  به دموکراسی مشارکتی    
 

دستور کار 21 

نقش  قدرت های ی محلی در فراهم سازی  برنامه ای جامع  به منظور بهبود  توسعه پایدار در محل 
 1 حفظ و توسعه زیرساختهای  اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی 
2 نظارت بر برنامه ریزی و قوانین ومقررات 
3 اجرای خط مشی های و قوانین ملی زیست محیطی
4 تهیه خط مشی ها و قوانین زیست محیطی
 

نکات مهم در دستور کار محلی 21 

1 دولت  از طریق فراهم سازی منابع مالی اولیه و برنامه های آموزشی  می تواند تسهیل کننده  توسعه گردشگری  جامعه محور باشد 
2 مشارکت عمومی فعال  به القای حس خودباوری  درباره  توانایی ها یشان  برای شکل دهی آینده  شان کمک می کند 
3 تاکید بر مدیریت  مشارکتی  یعنی مشارکت بین دولت و جامعه شهروندی 
 

اصول توسعه پایدار جوامع 

خود اتکایی اقتصادی 
پایداری اکولوژیکی
کنترل اجتماعی 
برطرف کردن نیازهای افراد 
ایجاد فرهنگ اجتماعی 
 

گردشگری جامعه محور

توسعه گردشگری محلی در جوامع محلی  با استفاده از روش های نوآورانه  و از طریق افراد و گروه ها مالکان کسب و کارهای کوچک ، کارآفرینان ، انجمن های محلی و دولت 
اهداف :
1 پایداری  اجتماعی 
2 احترام گذاشتن  به فرهنگ ، میراث و سسن محلی و محیط طبیعی از طریق احیای آنها 
 

دلایل احساس نیاز به توسعه گردشگری جامعه محور 

1 کسب درآمد اقتصادی 
2 رهبری مرتبط با یک شخص یا گروه 
3 اهمیت کمیراث فرهنگی  به عنوان یک جاذبه مهم برای گردشگران 
4 اهمیت محیط طبیعی به عنوان عضوی بنیادین که تجربه گردشگری در آنجا کسب می شود
5 رشد فرصتهای شغلی به ویژه برای ن ، جوانان و مردم بومیب 
6 فعالیت هماهنگ شرکتها و جوامعه 
 

یک مدل گردشگری  جامعه محور، گردشگری بومی است که 4 عنصر در آن هست 

محیط جغرافیایی
سنتهای قومی ( میراث ) 
اثرات فرهنگ پذیری ( تاریخی )
صنایع دستی قابل عرضه در بازار 
 

چالش ها ی روبروی گردشگری جامعه محور 

رقابت  و تهدید  از جانب تفجگاههای بزرگ مقیاس گردشگری 

چالش در دستیابی به یک شیوه  مسالمت آمیز برای همزیستی شرکتهای بزرگ و کوچک به عنوان بخشی از ت تویعه  اقتصادی  مشارکتی محلی 

قابلیت سوددهی پروژه های گردشگری جامعه محور در بلند مدت و نظارت پایین بر آنها 
 

نواقص گردشگری جامعه محور 

توجه به بقایای بلند مدت صنعت گردشگری  به جای برابری اجتماعی 
برخورد با جامعه میهمان به عنوان قالبهای متجانس و همگن 
نادیده گرفتن محدودیت های  ساختاری در زمینه کنترل محلی صنعت گردشگری
 

مشارکت 

نبود مشارکت ( دو پله پایین ) 
اظهار نظر افراد ( پله سوم و چهارم )
مشاوره دادن به تصمیم گیران نهایی ( پله پنجم ) 
مشارکت و داد و ستد  بین صاحبان قدرت و شهروندان ( پله ششم ) 
تفوض اختیار به شهروندتن ( پله هفتم)
در دست گرفتن قدرت  تصمیم گیری توسط شهروندان ( پله هشتم ) 
 

محدودیت های مشارکت در گردشگری 

شکل گرفتن مفاهیم توسعه مشارکتی در کشورهای در حال توسعه  یافته که به علت نامتجانس بودن با کشورهای در حال توسعه  محدودیت هایی برای آنها ایجاد می کند: 
محدودیت های فرهنگی و ی 
فقدان مهارت و تخصصی 
بی اعتنایی ساکنان محلی 
 

 


با وجود رشد چشمگیر تقاضای گردشگری ، مقاصد گردشگری درگیر رقابت شدیدی برای کسب سهمی مناسب در بازار گردشگری هستند. (Kozak & Baloglu 2011)

برای کسب مزیت رقابتی، درک رفتار مصرف کننده و تجزیه و تحلیل عوامل داخلی و خارجی در فعالیتهای بازاریابی و افزایش فروش بسیار موثر است (Assael, 1995)

برای ارائه محصولات گردشگری به صورت رقابتی، ضروری است که عوامل موثر در تصمیم مصرف کنندگان، محصول و اولویت بندی مقصد و البته دلیل خرید بررسی شوند (Decrop, 2006). به عبارت دیگر، درک فرآیند تصمیم گیری مصرف کنندگان برای تثبیت موقعیت محصولات گردشگری ضروری است.

رفتار مصرف کننده فرآیند پویایی است که با توجه به زمان و مکان متغیر است (Solomon, 2000) لذا این امر میتواند منجر به مشکلاتی برای مقاصد و کسب و کارهای گردشگری در زمینه نوع محصول، نحوه ارائه و زمان ارائه آن محصول شود. از سوی دیگر شناخت رفتار مصرف کننده در هر مرحله از فرآیند، به مقاصد در ایجاد محصولی برای رفع نیاز مشتری، جذب بخش های جدید بازار  و حفظ وفاداری گردشگران کنونی کمک می کند

هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط بین 5 مرحله ی مدل رفتار مصرف کننده (شناخت نیاز، جستجوی اطلاعات، ارزیابی جایگزین ها، انتخاب و مصرف، پس از مصرف) است.

در این شرایط :
 این مطالعه در نظر دارد نه تنها ارتباط بین عوامل خارجی (شناخت نیاز) و عوامل درونی ( جستجوی اطلاعات، ارزیابی جایگزین ها، مصرف، و پس از مصرف) را تجزیه و تحلیل کند، بلکه بر آن است که ارتباط بین عوامل درونی را نیز مورد بررسی قرار دهد
 علاوه بر موارد فوق، این مطالعه متغیرهای موثر در عوامل دخیل در فرآیند تصمیم گیری را تعیین و موثرترین متغیرها در این فرآیند را  مورد بررسی قرار می دهد.

این مطالعه به نتایجی مشابه و هم راستا با مطالعات قبلی مبنی بر ارتباط مثبت بین عوامل خارجی ( برای مثال، شناخت نیاز) و عوامل درونی (برای مثال، جستجوی اطلاعات، ارزیابی جایگزین ها، مصرف و پس از مصرف) دست یافت.  

مرحله شناخت نیاز بر انتخاب جستجوی افراد، انتخاب صحیح از میان جایگزین ها، سطح رضایت آنها از تعطیلات و در نتیجه بازخرید تعطیلات مشابه و سفارش آن به دیگران تاثیر می گذارد. در ارزیابی جایگزین ها، ”جستجوی اطلاعات به اندازه عوامل انگیزشی موثر هستند گردشگران از طریق آژانس های مسافرتی، وب سایت ها، و به طور مستقیم از شرکت به جستجوی اطلاعات می پردازند، و خریدی می کنند که مناسب بودجه خود با بیشترین امکانات باشد. در تجزیه و تحلیل همبستگی، این عبارت از طریق ارتباط مثبت بین جستجو اطلاعات و ارزیابی جایگزین ها تایید میشود.

اطلاعات جمع آوری شده از طریق منابع اطلاعاتی انتخاب شده، نقش واسطه ای در ارزیابی جایگزین ها و انتخاب دارد و بر سطح رضایت از تعطیلات در انتهای کار تاثیرگذار است.

نتایج نشان داد که عوامل انگیزه نقش مهمی در مراحل فرآیند خرید و البته تاثیر مثبتی بر عوامل درونی دارند. 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

پلتفرم دانش افزایی مدرسین زبان انگلیسی جنسی از نور مرا می خواند مداحی کلام وحی بهتر ها اشتیاق خدمات تصفیه آب در شیراز تركشهاي روح عــمــاد نوشتکـ ـهـا